دستور عمل برای وهابیت توسط عمر !!!!
رای خلیفه دوم در مورد خراب کردن اثار نبوی !!!!
از معرور نقل شده گويد: ما با عمر بن خطاب بيرون رفتيم در حجي كه او نمود.
پس در نماز صبح براى ما خواند: سوره الم تر كيف فعل ربك باصحاب الفيل و سوره لايلاف قريش را و چون منصرف شد مردم مسجدى را ديدند به سوى آن نمودند.
پس عمر گفت: اين چيست، گفتند: اين مسجدي است كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در آن نماز خوانده است، پس گفت: همين طور هلاك شدند اهل كتاب پيش از شما، آثار پيامبران شان را عبادتگاه گرفتند.
هر كس نمازى برايش هست بخواند و هر كس نيست نمازى براى او بگذرد
"اي كاش ميدانستیم چه مانعى است از بزرگداشت آثار پيامبران و مقدم ايشان آقاى فرزندان آدم حضرت محمد صلى الله عليه و آله هر گاه بيرون از حدود توحيد نباشد مثل سجده كردن در برابر عكسها و تصاوير ايشان و قبله قرار دادن آنها" و من يعظم شعاير الله فانها من تقوى القلوب" و كيست كه بزرگ دارد شعاير خدا را كه آن از تقواى دلهاست
كجا و كى امتها هلاك شدند به اين كه آثار پيامبران شان را صومعه و عبادتگاه قرار دادند و كدام مسجدى نماز در آن نزديكتر و مقربتر به سوى خداى سبحان از مسجدي است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله درآن نماز خوانده است.
و چه مكانى شريفتر از مكاني است كه پيامبر اعظم در آن راه رفته و توقف نموده و در آن بيعت رضوان شده و مومنون در آن نائل به رضوان خدا شده اند. آيا در تمام اين اماكن تحصيل و كسب فضيلتى نمي شودكه افزايش دهد تقرب عبادت كننده گان را در سايه آن.
و آيا گناه درخت بيچاره(شجره رضوان) چه بوده كه ريشه آنرا از زمين درآورند و نباشد كسي كه از آن سوال نمايد.
آيا اينها اهانت به شخص پيغمبر صلى الله عليه و آله كه در آنجا نشسته و آن مكان را مشرف نموده نيست.
آيا روش و ادب دين تجويز مي كرد براى خليفه كه بگويد:
اى مردم من مي بينم كه شما به بت پرستى برگشته ايد، و حال آنكه آنهائى كه ملاحظه مي كردند و رعايت مي نمودند اين آثار را و آنها را بزرگ مي داشتند و در نزد آن نماز مي خواندند.
ايشان همگى از حاملين علم دين و عدول صحابه و مراجع خليفه در احكام و شرايع بودند و خليفه به ايشان اعتماد و تكيه مي زد هر كجا كه مسائل بر او مشكل مي شد و ميگفت: " كل الناس افقه منك يا عمر "
اينها مسائل بسياري است كه از خليفه دور مانده علم به پاسخ از آنها يا اينكه پاسخ از آنها را در خاطرش نداشته، يا آنكه در همه آنها تاويل كننده است و تو مي بينى..." جهل خليفه را"
و از صحابه اي كه تبرك به اين اماكن مي نمود و در آن نماز مي خواند عبد الله ابن عمر بود، موسى بن عقبه گويد:
ديدم سالم بن عبد الله را كه جستجو مي كرد مكان هائى را از راه و در آن نماز مي خواند و مي گفت كه پدرم در اينجاها نماز مي خواند و اين كه او ديده بود پيامبر صلى الله عليه و آله را كه در اين اماكن نماز مي خواند، واز نافع از ابن عمر كه او در اين امكنه نماز مي خواند.
و كسي كه رجوع به كتب صحاح و سنن كند مي يابد بسيارى از صحابه راى خليفه فقط مخصوص و ويژه خودش بوده و پيروى نمي شود و نشده و نخواهد شد.