یادگیری زبان غیر عربی حرام است :
مقدمه :
روايات صحيح السندى در كتابهاى اهل سنت يافت مىشود كه عمر بن خطاب مردم را از يادگيرى مكالمه به زبان غير عربى و همچنين از ورود به كنيسههاى نهى مىكرد؛ چون اعتقاد داشت كه خشم و غضب الهى بر آنها نازل خواهد شد . همچنين عمر بن خطاب استدلال مىكرد كه سخن گفتن به زبان غير عربى خباثت و نيرنگ است .
2.سند دوم :
عبد الرزاق صنعانى به نقل سفيان ثورى از أبى عطاء بن دينار مىنويسد:
عَنِ الثَّوْرِيِّ، عَنْ أَبِي عَطَاءِ بْنِ دِينَارٍ، أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ، قَالَ: " لا تَعَلَّمُوا رَطَانَةَ الأعَاجِمِ، وَلا تَدْخُلُوا عَلَيْهِمْ فِي كَنَائِسِهِمْ يَوْمَ عِيدِهِمْ، فَإِنَّ السُّخْطَةَ تَنْزِلُ عَلَيْهِمْ "
عمر بن خطاب گفت: مكالمه به زبان غير عربى را ياد نگيريد، و وارد كنيسههاى آنان در روز عيد نشويد؛ زيرا خشم و غضب بر آنها نازل مىشود.
الصنعاني، ابوبكر عبد الرزاق بن همام (متوفاى211هـ)، المصنف، ج 1 ص 411، ح1609، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.
3.سند سوم :
و ابن أبى شيبه نيز با سند ديگر همين روايت را نقل كرده است :
حَدَّثَنَا وَكِيعٌ، عَنْ ثَوْر ٍ، عَنْ عَطَاءٍ، قَالَ: " لا تَعَلَّمُوا رَطَانَةَ الأَعَاجِمِ، وَلا تَدْخُلُوا عَلَيْهِمْ كَنَائِسَهُمْ، فَإِنَّ السُّخْطَةَ تَنْزِلُ عَلَيْهِمْ "
إبن أبي شيبة الكوفي، ابوبكر عبد الله بن محمد (متوفاى235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج 5 ص 299، ح26281، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ.
4.سند چهارم :
معافى بن عمران موصلى در كتاب الزهد خود اين روايت را مفصلتر نقل كرده است :
(189)- [192 ] حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ، عَنْ نَافِعٍ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ، قَالَ: قَالَ عُمَرُ " لا تَعَلَّمُوا رَطَانَةَ الأَعَاجِمِ ؛ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا تَعَلَّمَهَا خَبَّ، وَلا تَلْبَسُوا لِبَاسَهُمْ، وَاخْشَوْشِنُوا، وَاخْلَوْلِقُوا، تَجَرَّدُوا، وَتَمَعَّدُوا، فَإِنَّكُمْ مُعَذَّبُونَ "
عمر گفت: مكالمه به زبان عجم را ياد نگيريد؛ زيرا وقتى شخصى آن را ياد مىگيرد، خبيث و نيرنگ باز مىشود . لباس عجمها را نپوشيد ... زيرا اگر اين كارها را انجام بدهيد، عذاب خواهيد شد .
الموصلي ، المعافى بن عمران، (متوفاي185هـ) ، الزهد للمعافى، ناشر: دار البشائر الإسلامية ـ بيروت، الطبعة: الأولى
5.سند پنجم :
ابن تيميه به همين روايات استناد كرده و مىنويسد:
فهذا عمر قد نهى عن تعلم لسانهم وعن مجرد دخول الكنيسة عليهم يوم عيدهم فكيف من يفعل بعض أفعالهم أو قصد ما هو من مقتضيات دينهم اليست موافقتهم فى العمل أعظم من موافقتهم فى اللغة
اين عمر بن خطاب است كه از يادگرفتن زبان عجمها و همچنين از مجرد ورود به كنيسههاى آنها در روز عيد نهى كرده است؛ پس چگونه است كه كسى كه بعضى از كارهاى آنها را انجام مىدهد ...
ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، كتب ورسائل وفتاوي شيخ الإسلام ابن تيمية، ج 25 ص 325، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ناشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية.
اين در حالى است كه رسول خدا به تعدادى از صحابه دستور مىداد كه زبانهاى عجمي؛ از جمله زبان سريانى را ياد بگيرند .
ابن حبان در صحيح خود مىنويسد:
7136- أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ حَدَّثَنَا يُوسُفُ بْنُ مُوسَى حَدَّثَنَا جَرِيرٌ عَنِ الأَعْمَشِ عَنْ ثَابِتِ بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ قَالَ قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أَتُحْسِنُ السُّرْيَانِيَّةَ قُلْتُ لا قَالَ فَتَعَلَّمْهَا فَإِنَّهُ تَأْتِينَا كُتُبٌ قَالَ فَتَعَلَّمْتُهَا فِي سَبْعَةِ عَشَرَ يَوْمًا.
از زيد بن ثابت نقل شده است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله به من فرمود: آيا زيان سريانى را بلدى ؟ گفتم خير . فرمود: پس آن را بياموز، چرا كه كتابهاى براى من آورده شده . زيد بن ثابت گويد كه من آن را در هفده روز ياد گرفتم .
التميمي البستي، محمد بن حبان بن أحمد ابوحاتم (متوفاى354 هـ)، صحيح ابن حبان بترتيب ابن بلبان، ج 16ص 84، تحقيق: شعيب الأرنؤوط، ناشر:مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: الثانية، 1414هـ ـ 1993م.
7.سند هفتم :
همين روايت را ابن أبى شيبه و احمد بن حنبل و دهها نفر از علماى اهل سنت با عبارتهاى مختلف نقل كردهاند .
إبن أبي شيبة الكوفي، ابوبكر عبد الله بن محمد (متوفاى235 هـ)، مسند ابن أبي شيبة ج 1 ص 110ح138، تحقيق : عادل بن يوسف العزازي و أحمد بن فريد المزيدي ، ناشر : دار الوطن ـ الرياض ، ، الطبعة : الأولى ، 1997م /الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج 5 ص 182، ح21627، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
نتیجه گیری وذکر چند نکته :
در برخی از منابع اهل سنت روایتی ذکر شده است که در آن جناب عمر بن خطاب مردم را از صحبت کردن به زبانهای غیر عربی منع می کرده است و صحبت کردن به زبان غیر عربی را خباثت معرفی کرده است
الف: رطانه به چه معناست؟
والرطانة کما فی القاموس : الکلام بالأعجمیة
رطان در قاموس یعنی: سخن گفتن به لغت عجمی ((غیر عربی))
حاشیة رد المحتار – ابن عابدین – ج ۱ – ص ۵۶۱- دارالفکر
مجمع البحرین – الشیخ الطریحی – ج ۲ – ص ۱۹۲- مکتب النشر الثقافة الإسلامیة
ب: اصل داستان چیست؟
عمر بن خطاب مردم را از یادگیرى مکالمه به زبان غیر عربى و همچنین از ورود به کنیسههاى نهى مىکرد؛ چون اعتقاد داشت که خشم و غضب الهى بر آنها نازل خواهد شد . همچنین عمر بن خطاب استدلال مىکرد که سخن گفتن به زبان غیر عربى خباثت و نیرنگ است
أن عمر بن الخطاب قال : لا تعلموا رطانة الأعاجم ، ولا تدخلوا علیهم فی کنائسهم یوم عیدهم ، فإن السخطة تنزل علیهم
المدونة الکبرى – الإمام مالک – ج ۱ – ص ۶۳- دار إحیاء التراث العربی
حاشیة رد المحتار – ابن عابدین – ج ۱ – ص ۵۶۱- دار الفکر
المصنف – عبد الرزاق الصنعانی – ج ۱ – ص ۴۱۱
المصنف – ابن أبی شیبة الکوفی – ج ۶ – ص ۲۰۸- دار الفکر
ج: تصحیح روایت توسط وهابیون
اما شاید دوستان اهل سنت این مسئله را توجیه کنند و بگویند روایت مذکور صحیح نمی باشد و ضعیف است. باید خدمت شما عرض کنم که:
علمای بزرگ وهابی اقرار دارند بر صحت این روایت و چنین گفته اند:
فقد روى البیهقی بإسناد صحیح، کما قال شیخ الإسلام ابن تیمیة: أن عمر قال: لا تعلموا رطانة الأعاجم، ولا تدخلوا على المشرکین فی کنائسهم یوم عیدهم، فإن السخطة تنزل علیهم
اینم عکس مطلب در یکی از سایتهای وهابیت:
ودر اخر :
طبيعى است كه يادگرفتن زبان ديگر اقوام، نقش مهمى در هدايت آنها به اسلام ، تبليغ دين مبين اسلام و برقرارى ارتباط با ساير اقوام دارد؛ اما چرا خليفه از اين قضيه نهى مىكردهاند؟!!ما كه نتوانستيم جواب قانع كنندهاى پيدا كنيم ، اميدواريم كه پيروان مكتب سقيفه بتوانند پاسخ مناسبى به اين قضيه بدهند.