loading...
همه چیز در موردخلیفه دوم عمر بن خطاب
شیخ بهزاد منصوری بازدید : 15351 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)

ب

نسب عمر بن خطاب در کتب اهل سنت


نام: عمر بن خطاب.
نام پدر و جد و دایی : خطاب.
نام مادر و خواهر و عمه : حنتمه .
کنیه: ابوحفص.
شغل: در جاهلیت دلال دراز گوش و یا شتر چران..
شغل پدر : دزدی مشهور در قریش و الاغ فروش و خرچران. مشخصات ظاهری:

قد بلند – لاغر – سرش بی مو و گندمگون. فرزندانش: عبدالله- عبیدالله- عاصم- زید- عبد الرحمن- حفصه

. مشخصات اخلاقی: تندخویی و غضب و تازیانه های او بین همه مشهور بوده .

منابع:
(سند: مسند احمد حنبل ج ۱ ص ۵۵ – الکامل (ابن اثیر) ج ۲ ص ۱۳۵ و ۳۲۷

- صحیح بخاری ج ۱۰ ص ۴۴ – سیره ابن هشام ج ۴ ص ۲۳۸و….) و شدیدا سنگدل و غلیظ القلب بوده است. مدت خلافت بناحق: ۱۰ سال و ۶ ماه و ۴ روز . سن : ۵۲ یا ۵۴ یا ۵۵ یا ۶۰ یا ۶۳ یا ۶۴.

تاریخ به هلاکت رسیدن : نهم ربیع الاول (سند: شاخه طوبی (نوری) ص ۱۵ و ۱۶ (خطی) – عقد الدرر ص ۶۸.)

 

این حدیث عیناَ از باذکر کتب اهل سنت نقل شده و می توانید با مراجعه به منابع آن را مشاهده کنید

پس برادران اهل سنت که پیام می گذارند که مغرضانه و بی ادبی می کنید و نباید به صحابه پیامبر توهین کرد بدانند که

این مطلب از من یا راویان شیعه نیست و خود علمای سنی نوشته اند یاد آور می شوم علی هم صحابه بود اگر یک بدی از او در تاریخ دارید بیان کنید…

سب و اجداد عمر

بیشتر این روایت ها از خود سنی هاست پس آقایون سنی بی خودی بهشون برنخوره و فحش ندهند چون می رسه به همون هایی که این احادیث رو گفتند که محدیثین خودشون باشند؟

در مورد نسب و اجداد عمر در کتاب اسرار آل محمد(ص) پاورقی ص ۲۳۸ مطلبی آمده است. آیا حقیقت دارد؟آیا برادران اهل تسنّن آن را قبول دارند؟

 

آنچه را که در پاورقی کتاب مذکور نقل شده، برخی از اهل سنت مانند ابن عبدالبرّ در کتاب الاستیعاب نقل و مجموعة آن ها در بحارالانوار، ج ۳۱، ص ۹۷ نقل شده است.
از مجموعة مطالب تاریخی به دست می آید که در زمان جاهلیت زنا و عمل نامشروع رواج داشته و حتی برخی بر سردرِ خانة خود پرچمی نصب کرده بودند.
آن قدر این مسائل رواج داشت و عادی شده بود که در شأن و منزلت پیامبر و امیرالمؤمنین و فرزندان این بزرگواران آمده است:
“فی بطون طابث و طهرت؛ در شکم هایی که پاکیزه و طاهر بوده، رشد کرده اید”.
این مسئله (پاکی از فحشا) در آن زمان بسیار مهم بود.

بخاری و احیاء العلوم نقل کرده اند که مردی به پیامبر گفت:پدر من چه کسی بود؟پیامبر فرمود:پدرت حذافه بوده. دیگری پرسید:پدر من چه کسی بود؟

پیامبر فرمود:سالم.

عمر ناراحت شد و خطاب به پیامبر گفت:بدی های ما را افشا نکن و از این مسائل بگذر.”این مطلب را ابویعلی موصلی نیز از انس بن مالک نقل کرده است”.[۱]
[۱] بحارالانوار، ج ۳۱، ص ۱۰۰٫

عمر می گوید : «أیها الناس ! تعلموا أنسابکم أرحامکم ولایسألنی أحد ما وراء الخطاب »یعنی ؛ ای مردم ! نسب خود را یاد بگیرید و کسی از قبل از خطاب از من سئوال نکند ( تاریخ المدینة المنورة ج ۳ ص ۷۹۷)

نسب عمربن الخطاب در کتب اهل سنت

در کتاب شاخه طوبی صفحه ۱ عالم جلیل القدر شیخ یوسف بحرانی و محمد بن السایب کلبی و ابی مخنف لوط بن یحیی ازدی در کتاب صلاة در معرفت صحابه و کتاب التنقیح در نسب صریح روایت کرده اند از عبدالله بن سیابه که او گفت:
نکاح شبه از اقسام نکاح حلال است و متولد از شبهه و زنا نجیبتر است از ولد فراش و گاه در بعضی نسبتها کراماتی اتفاق می افتد که مناسب حال و سزاوار شان اوست از ارتباط نسبت بعضی به بعض و عرب فخر می کرد اگر این قسم نسبت در خودشان یا در چهارپایان ایشان بود. شاعری در تعریف شتر خود گفت: …

بعد از آن گفته: نفیل از حبشه بنده کلب بن لوی بن غالب قریشی بوده است. بعد از مردن کلب عبدالمطلب او را متصرف شد. و صهاک کنیزی بود که از حبشه برای آن جناب فرستاده اند.
روزها نفیل را به چراندن شتران و صهاک را به چراندن گوسفندان به صحرا می فرستاد و در چراگاه میان ایشان  تفرقه می انداخت. روزی اتفاق افتاد که این دو در چراگاهی جمع شدند.
نفیل عاشق صهاک شد. و عبدالمطلب زیر جامه پوستی بر پای صهاک کرده بود. و بر آن قفلی زده بود و کلید آن را با خود نگاه می داشت. چون نفیل اظهار میل و خواهش جماع کرد، صهاک گفت: راه این کار مسدود است با این لباس پوست که پوشیده ام و این قفل که بر آن است. نفیل گفت: به جهت آن حیله کنم.
پس قدری روغن گوسفند گرفت و آن پوست و اطراف آن را نرم کرد و آن را پایین کشید که تا زانو رسید پس با او جماع کرد. و به خطاب حمل برداشت. چون صهاک زایید از ترس جناب عبدالمطلب آن را در مزبله انداخت و زن یهودیه نانوایی او را برداشت و تربیت کرد. چون بزرگ شد شغل هیزم کنی پیش گرفت.
از این جهت او را حطاب (با حاء بی نقطه) می گفتند. و در زبانها به غلط خطاب شد. و صهاک در نهان گاه گاه او را سرکشی می کرد. روزی در نزد او کج شد بود. کفل او نمایان شد.
خطاب برخاست و نداست که او کیست. و با او جماع کردو حامله شد به حنتمه! او را نیز بعد از زاییدن به مزبله انداخت و هشام بن مغیرة بن ولید آنرا برداشت و تربیت کرد و از این جهت در نسب به او نسبت می دهند. چون بزرگ شد خطاب در خانه هشام تردد می کرد، حنتمه را دید، در نظرش مرغوب افتاد و خواستگار شد.
هشام حنتمه را به او تزویج کرد و از او عمر متولد شد. پس خطاب والد عمر است به جهت اینکه از نطفه او حنتمه او را زایید و جد اوست چرا از زنای او با صهاک حنتمه متولد شد. و چون حنتمه و خطاب از یک مادرند، پس خطاب دایی و جد مادری و پدر اوست. و حنتمه مادر اوست که او را زایید و خواهر او چون عمر و حنتمه از یک پدرند و عمه او زیرا که حنتمه و حطاب از یک مادرند که صهاک باشد. این است ملخص کلام کلبی و ابو مخنف را در این مقام کلام طویلی است که از ذکر آن می گذریم.

و نیز از کتاب مثالب محمد بن السایب نقل شده که بعد از زنای نفیل با صهاک عبدالعزیز بن ریاح نیز با وی مواقعه کرده و خطاب منتسب به این دو نفر است. ابن حجاج شاعر گوید:

من جده خاله و والده … و امه اخته و عمته
اجدر ان یبغض الوصی و ان… ینکر یوم الغدیر بیعته

ترجمه: کسی که جد مادری او دایی و پدر او هم هست و مادرش خواهر او و عمه او هم هست. چنین نسبی سزاست که وصی پیامبر ص را دشمن دارد و بیعت خود را با او در روز غدیر منکر شود.

و همچنین در جلد سوم شرح نهج البلاغه صفحه ۵۰ مرحوم خویی  آمده است که علامه حلی در کشف الحق گفته است: کلبی از رجال اهل سنت است که در کتاب مثالب گفته است: صهاک کنیزی حبشی متعلق به هاشم بن عبدمناف بوده است که نفیل پسر هاشم با او نزدیکی کرده و پس از او عبدالعزی پسر ریاح با او نزدیکی کرد، سپس صهاک پسری زایید به نام نفیل که عمر بن خطاب است.

به طریق مخالف در کتاب نهایه الطلب خلیلی مذکور است که خطاب الاغ فروش بود و خطاب اسم او نیست و لقب اوست و چون مردم مادر زناکار او را بسیار خطبه میکردند از این جهت ملقب به خطاب شد

هشام ابن السائب کلبی که از علمای سنیان است در کتاب مثالب الصحابه و کلبی نسابه شافعی گفته که صحاک حبشیه کنیز هاشم ابن عبد مناف بود و نفیل پسر هشام با وی زنا کرد و عبدالعزی بدنیا آمد وبعد از آن عبدالعزی با صحاک مادر خود زنا کرد که نفیل به دنیا آمد که جد عمر است وگویند که آبا اجداد عمر تا هفت پشت حرام زاده بودند

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
هزاران مطلب در مورد جناب عمر بن خطاب
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • دل آسماني
  • حديث
  • پايگاه اطلاع رساني مدرسه علميه صادقيه هرات
  • سايت امام هادي (ع)
  • امام باقر (ع)
  • پايگاه اطلاع رساني سراسري اسلامي ( پارسا )
  • آستان قدس رضوي
  • اسلام
  • حوزه
  • پايگاه مسجد مقدس جمکران
  • شبكه المجتبي الاسلاميه
  • پايگاه اطلاع رساني حضرت معصومه (س)
  • بازسازي بقيع
  • سايت التوحيد (افشاء ماهيت وهابيت)
  • رهبران شيعه
  • مؤسسه جهاني سبطين عليهما السلام
  • شبکه اطلاع رساني امام حسين (ع)
  • سايت ساقي علمدار
  • سايت وهابيت و اسلام
  • پايگاه جامع معرفي دشمنان اهل بيت
  • كتابشناسي اسلامي
  • محاكمه
  • شبکة الشيعة العالمية
  • سايت پاسخگو
  • ابوتراب
  • پايگاه اطلاع رساني شيعيان
  • اهل سنت
  • سايت تخصصي اديان نيوز
  • سايت آيت الله السيد علي حسيني ميلاني
  • بهشت ارغوان
  • حقيقت بهائيت
  • پايگاه تخصصي وهابيت شناسي
  • اسلام پرس
  • تالار نداي شيعه، منتظران حضرت مهدي عج
  • پرسمان دانشجويي - وهابيت
  • انجمن مرکز نشر اعتقادات
  • وب سايت ختم قرآن مجيد
  • گفتگوي آرام ميان شيعه و سني
  • دانلود سریال جدید
  • قیمت روز خودروی شما
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • نظرسنجی
    اگر خلافت امیر المومنین علی غصب نمیشد آیا این وضع دینی واجتماعی امروزی باقی بود یا نه ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 54
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 71
  • آی پی دیروز : 29
  • بازدید امروز : 80
  • باردید دیروز : 167
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 129
  • بازدید هفته : 381
  • بازدید ماه : 321
  • بازدید سال : 7,120
  • بازدید کلی : 61,275